محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (6)
 
محلٌه امامزاده یزد ، مثالی بی نظیر در شهرسازی دفاعی ایرانی (4)
کوچه های تنگ ، ساباط ها ، « چوب بست » ها
کوچه های تنگ ، دارای پیچ و خم ، مسقٌف و تاریک در معماری شهری با شهرسازی یزد تا حدود صد سال قبل ، و به طور کلٌی در تمام ایرانِ آن روزگار ، نه فقط به مفهوم کمبود زمین بوده است و نه دلایلی مشابه آن چون گریز از تابش آفتاب سوزان در تابستان و...، بلکه از جمله دلایلی چون دلایل دفاعی داشته است ؛ و این امر پس از بیرون آمدن بخش اعظم شهراز حصار ، یا به اصطلاح از « برج و بارو » ، تقویت شده است .
ساباط هائی که چندان تنگ نبوده اند نیز در اطراف شهر ، ورودی های این شهر ثروتمندِ در معرض تهاجم ، و وطبیعتا" ورودی های تجاری آن شهر وجود داشته اند ؛ چون ساباطی در ضلع شمال غربی لُرد باجوردی ، که خود به کوچه اعیان نشین هاشم خان می خورد ، یا چند ساباط در طول کوچه هاشم خان به سوی بازار ، و...که موقع تهاجم سواران عشایری غارتگر ، با ریختن انبوهی خاک به کف آنها سبب کاهش سرعت چابکسواران و تاخیر ورود شان به شهر تا ایجاد تمهیدات لازم می شده اند . 
ایجاد معابر تنگ و صعب العبور برای سواران مهاجم گرچه در تمام ورودی های شهر امکانپذیر نبوده است و در سمت جنوب محله امامزاده جعفر (ع) یزد لااقل معبری که محل عبور کاروانهای تجاری یوده است ( کوچه مصلی ) می بایست  عریض باشد و به موقع خود مورد محافظت مدافعین شهر قرار بگیرد ، امٌا در سمت راست این ورودی ، کوچه ای تنگ بین لرد گودال مصلی ( هم اکنون بنام خیابان آیت اللهی ) و تقاطع ورودی بازارچه مشیری و قبرستان امامزاده ، بنام « کوچه ی ملٌا » یا « کوچه عصٌاری » ، با دو پیچ کامل وجود داشته است ؛ و در سمت چپ ، در شمال غربی بازارچه تخت استاد ، ورودی تنگ دیگری قرار داشته است که این یک در حوالی 1325 تعریض شده و هم اکنون به واسطه احداث بلوار امامزاده جعفر (ع) از بین رفته است . کوچه کوتاه اخیر به خندق پیشگفته در جنوب غربی بقعه امامزاده می رسیده است و از آنجا ، کنار گاورو حمام امامزاده ، کوچه ای کمتر تنگ ، امٌا پر پیچ و خم دارای « چوب بست » قرار داشته است .
چوب بست
فلسفه ی چوب بست که تا حوالی 1330 - 1335 همچنان وجود داشت جلوگیری از عبور حیواناتی چون شتر و گاو و اسب و الاغ ، و طبیعتا" به موقع خود ، سواران مهاجم یا لااقل کاهش سرعت ورود آنان به شهر بوده است و می توان گفت که به نحوی نقش یک دروازه ی ناقص را ایفاء مینموده است
دیوارهای مانع دفاعی
گاه برای جلوگیری از تهاجم مهاجمین سواره به شهر یزد ، که معمولا" از سوی جنوب این شهر ، از جمله دروازه ی مصلی عتیق ، کوچه ی شمالی - جنوبی مصلی عتیق ، و ورودی امامزاده جعفر (ع) ، از جنوب غربی محوطه امامزاده ، به ویژه شرق و بیش از همه از مرز جنوبی آن صورت می گرفته است ، چاره ای جز این نمی دیدند که ورودی را توسطی دیوار ی موقتی یا دیواری همیشگی محصور نمایند .
روایتی ( از متولی ؟ حسینیه مصلی عتیق ) وجود داشت که بنا به آن  دلیل عدم ورودی به حرم مطهر امامزاده جعفر از سمت غربِ حرم ، همین امر دفاعی بود . بنا به آن روایت به منظور جلوگیری از سواران لُر بختیاری - ترک قشقلئی - عرب فارسی - بهارلو - و...و...و... که با وجود داشتن اسامی و القاب عربی و اسلامی از احکام و فرائض اسلامی چیزی نمی دانستند و به اصطلاح بوئی از اسلام نبرده بودند ، یا در ورود سواره به حرم امامزاده ، و حتی بستن مرکب خود در آنجا ! ایرادی نمی دیدند ؛ دیواری توسط میرزا فتح الله خان مشیر الممالک مستوفی وقت یزد ، در آنجا کشیده شده است .
خصوصی سازی فضا های عمومی و دفاع شهری
بنا به روایت مورد اشاره ، مشیر الممالک بخش غربی حرم امامزاده را به منظور تهیه « قبر مجاور » برای خود و احفادش ، و آیت الله العظمی آقا سید یخیی موسوی یزدی و احفادشان ، خریده است ، تملیک نموده است ؛ و صرفنظر از اینکه برخی می گفته اند که مشیر نمی خواسته است که این قسمت و به خصوص قبر خود وی در ورودی امامزاده و به اصطلاخ « پایخور » باشد به منظور حفاظت از مهاجمان نیمه وحشی به شهر دیوار کشیده است (1)
(1) این موضوع در بدو امر ، و به خصوص از این نظر که فقط توسط یک نفر روایت شده است ، کم اعتبار و بی اهمیت می نماید ؛ بنا به اصل روایت : میرزا فتح الله خان مشیر الممالک که شخصا" و خارج از مسائل حکومتی ، از مریدان بنام آیت الله العظمی آقا سید یحیی موسوی یزدی بوده است ، ودر امور امنیت شهر نیز غالبا" به فتاوی ایشان توسل می جسته است ، یا در سایر موارد انتقادات ایشان را به گوش جان می گرفته حتی الامکان مسائل و مشکلات شهری را در محدوده ای اسلامی ، و به نفع عموم مردم ، رفع و رجوع می کرده است ، در زمان باز سازی حرمِ امامزاده (ع) ، قریب به یک قرن قبل از این ، بخش شمالی آن ( بالای سر ) را میخرد و نیمی را به قبر خود و احفادش و نیمی را به مقبره آقا آسید یحیی و احفادشان اختصاص می دهد . آقا سید یحیی شخصا" این هدیه را نپذیرفته از قباله کردن زمین امتناع می کنند تا این که سند توسط آیت الله العظمی آقا میرسید علی خائری یزدی نوشته می شود و آقا سید یحیی به حرمت مهر یار دیرین خود که آقا میرسید علی باشند و به منظور آن که رد احسان نکرده باشند نهایتا" می پذیرند ؛ و در آن محل که بنا به این روایت ملکی ایشان محسوب می شود مدفون اند .
پس از آن فرزندشان ، آقا سید محمد آیت الله ، شاید به منظور احتراز از هدیه مشیر الممالک ، بنا به وصیت خود در مسند تدریسشان در مَدرَس امامزاده دفن می شوند . جنازه دامادشان ، حاج میرزا علی آیت اللهی نیز که به اصرار بزرگان و به طور کلٌی اهالی محلٌه مصلی و محلات اطراف آن به جای مقبره ملٌا اسماعیل به امامزاده خمل شده است بنا به صلاحدید بزرگان دودمان آیت اللهی در مجاور دوست صمیمی آن حضرت ، یعنی آقا شیخ محمد مالمیری ، دفن شده است .
از طرف خانواده مشیر نیز گویا فقط فرزند مشیر ( میرزا تقی خان مشیری ) ، که نسخه ای از سند را در اختیار داشته است ، در آن محل دفن می شود . متولیان امامزاده ، وبرخی از سادات امامزاده ای که آنان نیز نسخه ای از سند را در دست داشته اند قصد تملیک آنجا را نموده به دفن برخی از اموات خود در آن محل می پردازند ! ، و ...
صرفنظر از صحت و سُقم این روایت ( که پدرم ، آقا میرزا جواد ، بر آن اشراف نداشتند ، و در حوالی سال 1350 هم با اندکی جستجو موفق به یافتن نسخه ای از آن سند که مسلما" در نسخه های متعدد بوده است ، نشدیم ) آنچه از نظر شهرسازی بومی دفاعی یزد مهم است نقش تملیک اماکن عمومی ، خصوصی سازی و اصولا" املاک و فضاهای خصوصی در دفاع از جان و مال و ناموس عموم مردم است که گاه مشکل آفرین می شده است . .


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش ، بافت شهری یزد ، نقش دروازه دفاعی ، کارکرد تجاری ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (5)
محلٌه ی امامزاده جعفر یزد ؛ مثالی بی نظیر در شهرسازی دفاعی ایرانی (2)
خندق ( کنده ) و خندقگونه
در کتاب های تاریخ یزد آمده است که مقبره امامزاده جعفر (ع) بر بلندی ( احتمالا" یک تپٌه ی بسیارکم ارتفاع ) قرار داشته است ؛ وضعیتی که امروز چندان محسوس نیست ، و عملا" از بین رفته است . امٌا این که شهر کویری یزد از دیدگاه جغرافیای شهری تا به چه حدٌ در محلی  فراگیر تپه ماهورهای کویری بناشده است وضعیتی است که همیشه ؛ و تا به این حد ، از نظر متخصصان آمایش شهری ، شهرسازان ، معماران و مدیران امور شهری پنهان نخواهد ماند ؛ و از آنجمله حتی مطالعه ای سطحی نشان خواهد داد که جنوب ، تا حدودی جنوب شرقی ، و به خصوص جنوب غربی قبرستان امامزاده جعفر (ع) را گودی هائی تشکیل می داده است که آنها را « گودال مصلی » می نامیده اند و در بخش غربی ، بنا به گفته ساکنان محل در دهه 1350 ، به منظور دفاع تا حدودی به تعمیق گودی پرداخته اند (1) .
سایر گودی ها هم که می توانسته اند ، در زمان دفاع در برابر تهاجم غارتگران سرازیر شده از سوی ابرقو و سایر مناطق جنوب ناحیه ی یزد ، نقشی دفاعی داشته باشند قابل مطالعه اند ؛ امٌا گودال مصلی که آثار آن را تا کوچه قلمکاری ، در شرق باغچه شمسی ، ، و غرب چاه صاحب الزمان (عج) در دهه 1340 طبیعتا" به صورتی مکرر مشاهده کرده ایم ، بنا به قرائن و شواهدی که در طول این مقوله ارائه خواهیم داد حدود سه - چهار متر بیش از گودی مثلا" سال 1290 شمسی بوده است ؛ و به روایاتی آن نیز عمیق تر از گودیی بوده است که در اثر انباشت گل و لای حاصل از باران های شدید سال 1300 شمسی و به خصوص سیلی که در هفتم دی 1303 شمسی از سوی دروازه مصلی عتیق به این سو روان گشته است ، وجود داشته است . در مطالعه ی شهرساختی محله امامزاده جعفر به منظور آمایش آن ، مطالعات جغرافیائی شهری و قبل از همه توپوگرافی محل اجتناب ناپذیر می نماید .
(1) در حوالی 1334 و 1335 در غرب ساختمان امامزاده جعفر ، بین منزل های آقایان صالحی - گلزار - جمالی - و... گودیی وجود داشت که می گفتند مردم به دستور مشیر الممالک آن را به منظور خندقی دفاعی حفر کرده اند ؛ زباله دانی و محل نخاله بنائی و امثال آن شده بود که باشکایت اهالی شهرداری برای پرکردن آن اقدام کرد و همانموقع عمیق ترین یخش آن را نسبت به سطح کوچه غربی و حسینیه امامزاده حدود سه متر تشخیص دادند . 
محله ی امامزاده جعفر (ع) یزد ، مثالی بی نظیر در شهرسازی دفاعی ایرانی (3)
کوچه های تنگ و باریک و گاه مسقف (ساباط )
امروزه شهرسازانی مبتدی ، و به خصوص دچار فقر مطالعه و بیش از آن گرفتار فقر اطلاعات لازم  در خصوص شهرهای ایرانی ، چنین تصور می کنند که دروازه های قدیمی شهرها ی ایران همه عریض ، به عرض سه متر و چهارمتر و بیشتر ، و به اصطلاح عوام یزدی دارای « در مغازه ای » و « در کاروانسرائی ( که بعدا" در گاراژی گفته می شد ) » بوده اند . حال آنکه ، به ویژه در باره شهرهای خشتی - گلی - کویری ایران ، چنین نبوده است ؛ و گاه مثلا" دروازه های شهر یزد عرضی بیش از یک و نیم متر نداشته اند .
بسیاری از کوچه های پس از دروازه یا کوچه های ورودی شهر به همین قیاس کوچه هائی تنگ و باریک بوده اند تا کنترل واردان به شهر با تانی و اطمینان بیشتری صورت گیرد و در ممانعت از مهاجمان به شهر ، و به خصوص سواران مهاجم ، کار آتر باشد ؛ و باز در همین کوچه که فقط یک سوار قادر به تاخت بوده است پیچ و خم هائی تعبیه می کرده اند که از سرعت تاخت وی بکاهند ؛ گاهی طاق ( ایجاد ساباط ) یا طاقنماهائی پیاپی تعبیه می دیده اند تا از پشت بام ها اقدام کرده از سرعت سواران مهاجم بکاهند و از تاخت و تاز آنان جلو گیری کنند و مهارشان نمایند .
نمونه ای از اینگونه کوچه های تنگ و باریک و دارای طاق و پیچ و خم ورودی شهر یزد پس از دروازه مهریز ، در شمال خندق ِ محله ی لب خندق ، بود که علاوه بر این خصائص دارای شیب تند سربالائی بود .
وسعت شهر یزد در اواسط سلطنت قاجاریان سبب عدم امکان ساخت حصار و برج و باروهائی جدید برای شهری که در ضمن بنیه اقتصادی و اهمیت خود را به تدریج از دست می داده است شده است ؛ و در عین حال به ضرورت دفاع و وجود موانع دفاعی در حمله مهاجمین به تدابیری متوسل شده اند که یکی از آن تدابیر همین وجود کوچه های تنگ و پر پیچ و خم و مسقف در اطراف و ورودی های شهر یزد بوده است .
ساخت دروازه ی جدید برای شهر یزد در سمت جنوب آن که محل ورودی اصلی و بنابر این محل ورود مهاجمان غارتگر نختیاری و فشقائی و... از سمت ابرقو بود است ضرورت بیشتری یافته است که در وازه ی مصلی نقشی کار آ وعمری چندان نیافته است ؛ امٌا هنوز برخی از کوچه های تنگ و باریک آن زمان در مقام ورودی شهر ، و به صورت لایه ای وجود دارند . مثلا" پس از لایه ای که وارد بخش محصور شهر می شده است ، از سمت جنوب ، کوچه های تنگ محله های ملٌا اسماعیل ، مشیر الممالک ، حاجی یوسف ، عباسیه و... بوده اند که برخی از آنان هنوز باقی می باشند .
 


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش شهری یزد ، بافت تاریخی یزد ، شهر دفاعی ، فقیر نشینی ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (4)
 
سکونت فقیران نزدیک به بار اندازها - و نقش امنیتی و دفاعی
( ویرایش اول )
در تحلیل تحولات فضای جغرافیائی - انسانی هر شهر ، یا هر محله از هر شهر ، ابتدا در پی شناخت نقش آن شهر یا محله  یا به اصطلاح عوامل ایجادی و وجودی آن محل بر می آیند . بنا به این تحلیل ، محله کنونی امامزاده جعفر ، به غیر از بخش های شمالی آن که در شمال شرقی امتداد محله ی حاج یوسف ، و در شمال غربی امتداد محله میدان شاه طهماسب به شمار می روند ؛ به دلیل نیاز مردم به مسکن در فرایند گسترش شهر به جنوب و به سمت محور توسعه بازرگانی « باجوردی - گودال مصلی - دروازه مصلی » و سایر مزایای احتمالی آن محل بوده اند . امٌا معایب محل نیز اندک و پنهان نبوده اند :
- میدان لشکر کشی و تهاجمات از بیرون به سوی شهر اصلی ( واقع شده در حصار و محله های مجاور و چسبیده به آن 
- همجواری با پایگاه برخی از اشرار ( که خود را لوطی می خوانده اند ) در غرب خود
- عدم دسترسی آسان به بازارچه ها د ر تامین نیازهای روزمرٍه ساکنان
- کراهت زندگی در کنار قبرستان برای نخستین خانه ها
- کراهت ساختمان کردن بر روی قبور دیگران
- عدم مرغوبیت خاک قبرستان برای بنٌائی
- و...
به این ترتیب توجیه شهر ساختی محله امامزاده جعفر یزدحاکی از دلیل ادامه زندگی قشری کمتر مرفه از مردم آن شهر ، گسترش و توسعه آن تا به امروز ، و پس از امروز ؟ ، با توجه به تغییر نقش ( و در پی آن ، تغییر ساختار ) محله می باشد ؛ و از اینجاست که شاید بتوان فلسفه آن بخش از محله را که واقعا" " محله امامزاده جعفر " است در فلسفه ی « سیاست دفاعی شهر ، طی جریانات نیمه دوم سال 1390 ، و اوائل دهه 1300 هجری شمسی جستجو کرد :
مهاجمان غارتگر شهر یزد که غالبا" نیز از سوی فارس ، پشت کوه های جنوب این شهر ، می آمده اند بیش از سایر بهانه ها خود را مشروطه خواه معرفی می کرده اند . لوطیان مستقر در غرب این محله ، و از آنجمله استاد محمد بنٌا ( که در کشتن سید رضا لوطی مشارکت داشته است ) نیز غالبا" خود را مشروطه خواه معرفی ، و آنان نیز قصد تصاحب پول و مقام داشته اند ( چنانکه استاد محمد بنٌا در یک یرهه خود را شاه یزد نامیده است ) .
در مقابل این غارتگران ، لوطیان ، و برخی از عماصر فرصت طلب حکومتی و معدودی از بازاریان ، سه گروه در پی حفظ آرامش و امنیت شهر یزد ، قاعدتا" به امید انجام و ظیفه حکومت مرکزی قاجاری ( تحت پشتیبانی روسیه ) بوده اند :
- آیت الله العظمی آقا سید یحیی موسوی یزدی ، به عنوان حاکم شرع ، مرجع کل مذهبی و رئیس حوزه علمیه اصلی شهر که خود را ملزم به حمایت از جان و مال و ناموس مردم بی گناه می دانسته اند ؛ و آیت الله العظمی حائری یزدی ، از احفاد امامزاده جعفر ، نیز از ایشان حمایت می کرده اند . 
- میرزا فتح الله خان مشیر الممالک نائیبی ، غالبا" به عنوان مستوفی ( رئیس مالیه = رئیس اداره دارائی ) یزد و در عین حال قدرتمند ترین ماموران دولتی شهر در آن زمان .
- حاکم یزد با ماموریتی رسمی در حفظ امنیت و آبادانی شهر ، امٌا ...
محلٌه ی امامزاده جعفر یزد ؛ مثالی بی نظیر در شهرسازی دفاعی ایرانی (2)
( تحت ویرایش )
امروز نه تنها کسانی ،که خود برخاسته از فرهنگ و تمدنی غنی و افتخار آمیز نیستند آگاهانه ، محقٌدانه و منتقمانه ، یا اکثرا" نا آگانه ، به میراث افتخار آمیز فرهنگی ایران و ایرانی وقعی نمی گذارند ، بلکه حتی برخی ازکسانی که با چمدانی از مدرک مدعی ، یا لا اقل مآمور حقاظت از میراث فرهنگی ، هستند نیز یا از متخصصین حقیقی امر نیستند ؛ یا آنطور که باید و شاید به اصول این حفاظت که مطالعات عمیق و به ویژه تاریخی - باستانشناختی و مردم شناختی باشد توجٌه نمی کنند ؛ و به خصوص اساسی ترین موضوع در حفاظت را که مطالعات میدانی باشد به دانشجویان و مبتدیان وا گذار می کنند . در نتیجه هر آنجا که تخریب محله های قدیمی در راه توسعه « ضرورت » می یابد عملا" تاریخ و لاجرم « مبانی فرهنگ جامعه شهری » یا « اصالت و هویت جامعه » ، بی هیچ دلیل و برهان موجٌه ، مدفون می شود ؛ و الگوهای درخشان معماری و شهرسازی ایرانی نابود می گردد ... تا جائی که حتی به نقش اصلی یک محلٌه ، در زمان ایجاد آن ، یا توجٌه نمی شود ، یا آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نمی گیرد . .
محلٌه دفاعی امامزاده جعفر
غالبا" در مطالعات میراث معماری و شهرسازی ایران بردرون حصار شهرهای قدیمی ، و بنابر این شیوه ساخت و ساز بافت شهری تا اواخر قرن 12 هجری شمسی ، که رابطه بسیار کمتری با فرهنگ و زندگی کنونی مردم دوازده امامی ایران دارد ، متمرکز می شوند؛ و شاید اصل « شهر سازی ایرانی » را فقط در آنجا می بینند ! ؛ حال آنکه در شهرسازی کاربردی ، و ایرانی - اسلامی کردن ِ ساخت و سازهای جدید ، و ریشه یابی فرهنگی ، آنچه مهم تر از همه می نماید شهر سازی قرون اخیر ، یعنی قرون 13 و 14 در ایران اسلامی « دوازده امامی » است که به دلیل نزدیکی با زمان حاضر ، کالبد و مبنای زندگی اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی کنونی ایران شمرده می شود؛ و اتفاقا" محلٌه ی اصلی و کوچک امامزاده جعفر یزد حاصل زندگی دو قرن اخیر در یزد است .
ثانیا" باستانگرائی بیش از حدٌ ، و پیشداوری در باره ی نقش شهر و شهرسازی یزد در زندگی یزدیان ، که بیشتر در نوعی کلٌی نگری محبوس شده است ، عموما" شهر سازی در یزد را ناشی از عوامل تجاری - صنعتی و مذهبی می شمارد ، و به ندرت یه نقش بسیار مهمٌ دفاعی ، که تا حدود سال 1310 شمسی  در رونق ساخت و ساز محلٌه ی امامزاده جعفر ، از اولویت های اساسی به شمار می رفته است ، توجٌه می کند .
یک شهرساز خبره و مطلع در امر حفاظت از بافت قدیمی شهری در حوزه میراث فرهنگی به خوبی به نقش دفاعی شهر ، و ضرورت مطالعات باستانشناختی - مردم شناختی ( به ویژه تاریخ شفاهی ) در این امر واقف است ؛ از جمله به بررسی :
- خندق یا خندقگونه ها
- تنگی مسیر های دسترسی
- دیوارهای حصارگونه
- چوب بست ها
- و.... 
 


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش شهری یزد ، بافت تاریخی یزد ، شهر دفاعی ، فقیر نشینی ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (3)
عوامل ایجادی محلٌه ی امامزاده جعفر (ع)
تحت ویرایش ))
گسترش شهر تاریخی یزد ، و در پی آن « مرغوبیت و ارزش زمین » بنا به چند معیار اساسی بوده است :
- حفاظ و امنیت در برابر حملات گاه بگاه تیره های غارتگر فارسی و غیر فارسی
- موقعیت تجاری و در پی آن موقعیت صنعتی و نزدیکی به آنها 
- دسترسی به خدمات شهری مورد نیاز روزانه
خدمات شهری ( چون آنچه که در محله هائی « مجتمع سازی » شده شهری چون محله خان - محله ملااسماعیل و... که دارای هویت افتخار آمیز شهرسازی و معماری ایرانی و سرافرازی یزد به عنوان شهر تاریخ جهان شده و می شوند ، از قبل ساخته می شده است ) در محلات به اصطلاح « خود رو » و حاشیه ای چون محله امامزاده جعفر ، خود منوط به امنیت و سکونت تعدادی قابل توجه از مردم دارای قدرت کافی برای  خرید بوده است ؛ که میتوان حدس زد تا مدت ها وجود نداشته است .
امٌا امنیت و موقعیت تجاری - صنعتی محله امامزاده جعفر در اواخر سلطنت قاجاریان و حتی چندساله ابتدائی سلطنت پهلوی متناقض می نموده اند . چون مرغوبیت محل تجاری - صنعتی ، اگر در بازار شهر نبوده است بستگی بر استقرار آن بر سر راههای تجاری شهر و در اینجا به خصوص شاهراه بزرگ هند - بندرعباس - کرمان به اصفهان و تهران و نظایر آن ها داشته است که این شاهراه نیز چنانکه گفته شد از جمله در تقاطع کوچه مصلی به حرم امامزاده جعفر در معرض تهاجمات فارسی ها و بنابر این عدم امنیت مداوم بوده است . در آن سالهای دهه های 1290 و 1300 شمسی یا بختیاری ها به مرکزیت فراغه و برخی دیگر از روستاهای ابرقو به شهر یزد حمله کرده ( حتی از شکستن یا بردن سنگ قبرهای مردگان و بزرگان ( چون در مقبره ملااسماعیل ) و چه بسا مرقد اعلم بلد و... ابائی نداشته اند ) به جان و مال و ناموس مردم تجاوز می کرده اند ؛ یا قشقائی ها ، و باز به کمک ابر قوئی ها همین فجایع را مرتکب می شده اند ، یا حکومت بیخبر و خود خواه مرکزی حکومت را به همین سران عشایری چون ضیغم الدوله قشقائی که دهان فرخی را دوخته است می سپرده اند ! و ... که ما قبلا" در باره وجود خانه های هفت در و پیکر در یزد در برابر اینگونه تهاجمات دد منشانه نوشته ایم ؛ و فراتر از آنها بنگاههای تجاری - اقتصادی چون کاروانسراها بوده اند که خود عملا" دژ مانند ساخته می شده اند . حتی بنگاههای صنعتی بر سر راه مثل روغنگیری ها و رنگریزی ها و ... دارای حفاظ هائی پیش اندیشیده و از جمله درهای ورودی بسیار کوچک بوده اند به اضافه ی این که در چنین محل هائی همیشه کارگر - مبارزانی وجود داشته اند و به محض طلاع از هجوم اشرار سارق پشت کوهی شروع به تخلیه اجناس قابل دسترس سارقان می کرده اند ...
اما منازل مسکونی مردمان فقیر و متوسط ، فاقد چنین امکاناتی بوده اند و طبیعی است که در محلی چون محله کنونی امامزاده جعفر یزد که یکی از اصلی ترین هدلاین های اشرار سارق یوده است حتی درحریم دور دست آن نیز نمی توانسته اند در امنیت باشند گرچه گویا میرزا فتح الله خان مشیر الممالک ، مستوفی آن زمان یزد گویا کلید تدبیر این امر را در دستان خود می دیده است و...  
قبرستان یا پادگان و قرارگاه نظامی ؟
در بهار سال 1291 شمسی ، زمان حکومت شهاب الدوله بر یزد ، اشرار فارسی لابد بازهم به مرکزیت ناحیه ی ابرقو ، به شهر یزد حمله برده اند (1) ؛ و از جمله محله های میدان شاه و به خصوص باغ صندل ( خانه - باغ های نقیب زاده ها - خطیب زاده ها - کلاهدوز ها - درخشانی ها - سید ابراهیمی ها - و.... تا آخوند ملا عبد الرحیم ) را غارت کرده اند .
در اواخر تابستان 1291 و اوایل پائیز همان سال مسئله منحرف کردن ذهن بزرگترین شرور و غارتگر و مدعی حکومتی ایران بنام ماشاء الله خان کاشی که گویا قصد حمله به تهران و تصرف حکومت سلطنتی را داشته است ، یه سوی شهر همچنان بزرگ و ثروتمند یزد معطوف می شود . گفته اند ماشاء الله خان چهار صد نفر سوار بسیار ورزیده و هرکدام به جای خود یک مدعی با خود داشته است که احتمالا" در بین راه نیز اشرار دیگری به وی می پیوسته اند . جهت دادن این خیل عظیم اشرار به سوی یزد که با وعده ضمنی حکومت یزد به آنان بوده است حتی سبب فرار برخی از ثروتمندان از شهر یزد به روستاهای اطراف شده است .
شهاب الدوله ،حاکم یزد ، که با دریافت خبر رسمی خبر بسیار ترسیده بوده است ، طبق معمول اکثر حکام آن زمان رفع و رجوع مسئله را به میرزا فتح الله خان مشیر الممالک ، مستوفی مشهور و در واقع حاکم واقعی شهر یزد ! ، ارجاع می دهد و در غیاب وی که در مسافرت بوده است از پسرش ، میرزا تقی خان مشیری ، می خواهد که از این لشگر وارد به یزد پذیرائی کند . امروز هر باستانشناس و مردم شناس حتی مبتدی ئی حدس می زند که این خیل عظیم با آنهمه اسب و لابد تعدادی الاغ و شتر و... سایر جهازات فقط در منزل مشیر و کاروانسرا و لرد جنب آن جای نمی گرفته اند و حقیقت دارد که قبرستان امامزاده در نزدیکی محل خانه مشیر تبدیل به جای نگهداری حیوانات آنان شده است .
متاسفانه این موضوع که حرم امامزاده جعفر (ع) تا اوایل سلطنت پهلوی اوٌل در دو سوی جنوبی و غربی و حتی گاه در سمت شمال با نفوذ اشرار فارسی غارتگر به میدان شاه و از آنجا به قبرستان ، به عنوان دروازه ورودی مهاجمین و حتی مبداء حرکت مدافعان یزد به بیرون برای دفاع از شهر قرار می گرفته است در حوالی سال 1345 مورد تائید بسیاری از معمرین اطراف و اکناف آن محل قرار گرفته است .
قدرت اشرار در این محله همچنان به قوت خود باقی یوده است ، اشراری که دیگر استاد محمد بنٌا ی کور و شل شده ( سازنده مناره های امیرچقماق ) را قبول نداشته اند ، و در هر حال ناامنی اطراف امامزاده جعفر ، حتی برای دفن مردگان جدید ، تا زمستان سال 1293 شمسی ؟ که زمان به دارکشیدن استاد محمد باشد باقی بوده است .  
(1) کیست که نداند که جنیش مشروطیت در ایران که با نیت پاک و صفای دل مردم ستمدیده این مرز و بوم شروع شده است با جهت دهی های بیرونی و سوء استفاده از کم سوادی و کم اطلاعی مردم این کشور به حکومتی خانخانی و تاخت و تاز ایلات و عشایر غارتگر کشور ( تحت لوای مشروطه خواهی ! ) و از بین بردن شهرهای بزرگ و نهایتا" افول و تا سرحد مستعمره کشانیدن ایران کشیده شده است . 
 


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش شهری یزد ، بافت تاریخی یزد ، شهر دفاعی ، فقیر نشینی ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (2)
چنانچه ما در حوالی سال 1347 از تعدادی از معمٌرین محله های مصلی ، میدان شاه و... که برخی در آن زمان بیش از هفتاد با حتی بیش از هشتاد سال داشتند پرس و جو کردیم امامزاده آنچنان قرب و منزلتی نزد مردم یزد اواخر سلطنت قاجاریان نداشته است ، هیچ بزرگی نخواسته است که در محوطه ی اطراف آن یا حتی در کنار مرقد امامزاده دفن شود ، هیچ جنازه ای را قبل از دفن به امامزاده برای به امانت نهادن و دور ضریح چرخاندن و... نمی آورده اند ، چنانکه در خاطرات یکی از نواب ها هم می خوانیم که جنازه همسر حاکم وقت را در سال 1286 شمسی برای به امانت نهادن به حظیره برده اند و در مصلی صفدرخان بر آن نماز گزارده اند . یکی از معمر ترین روضه خوانهای امامزاده تعریف می کرد که در دهه نخست سلطنت رضاخان ممکن بود ، جدا از صاحب عزاها که مرده شان را برای دفن در قبرستان می آوردند ، یا جمعه ها به فاتحه خوانی اهل قبور خودشان می آمدند حتی هفت نفر برای زیارت شخص امامزاده نیایند .
در آن سالها رغبتی برای خانه سازی در محلی که هم اکنون محله امامزاده جعفر خوانده می شود وجود نداشته است و شاید برای مردم آن عصر غیر قابل باور بوده است که روزی این قبرستان بسیار وسیع تبدیل به یک محله مسکونی شود . از دلایل عدم مرغوبیت محل امامزاده با وجود مزیتی که در همجواری با آن قائلند ( و البته آن روزها امامزاده جعفر را به هیچ وجه یک امامزاده واجب التعظیم نمی دانسته اند ) علاوه بر قبرستان بودن و « خاک مرده » ی نامرغوب برای بنٌائی و... عدم امنیٌت محل می دانسته اند : قبرستان در شرق فقط دوخانه ( از خانه کارگزاران مشیر الممالک ) با خانه ی شخص میرزا فتح الله خان مشیر الممالک و باجگیری های ضمنی وی از هرکس و هرجا و در هر زمان فاصله داشته است و در غرب همجواری با عمٌال شرور و باجگیر وی که غالبا" و بنا به یک عرف قدیمی ؟ محل نبرد های داخلی را به قبرستان امامزاده می کشانیده اند .
گفته می شد لوطیان شرور و زورگیر یزد چون پلنک ، جعفرشرٌ ، حسن خر ، و... اکثرا" در محلی بین میدان شاه - امامزاده جعفر - چهار منار و باغ صندل به مرکزیت بید آباد و تخت استاد سکونت داشته اند و حتی برخی محله تخت استاد را « تخت استاد محمد گلکار ( بنا ) » شرور مشهور حوالی سال 1290 شمسی شهر یزد دانسته اند که بعدا" در این محل برخی از شیرها و شیداها و اسدک ها و فرخان ها و...نیز سکونت کرده روزها از سایر محلات لوطی های قداره کشی چون حسن برجبان و... اضافه می شده اند ( که البته رهبریشان هم با شخصی بنام اکبر پسر محمد علی بوده است ؟) .
به این ترتیب لوطیان شرور و قداره کش یزدی قبرستان امامزاده را محل همیشگی نبردهای شهری خود ساخته بوده اند و طبیعی است که با این تفاصیل هیچ کس رغبت خانه سازی در آنجا نمی کرده است . مشهورترین نبردها داخلی شهر یزد که در آن محوطه صورت گرفته اند :
در سال 1272 شمسی ( 1311 ق ) محلٌ نبرد
در سال 1287 شمسی ( 1326 ق ) سنگر برخی از فتنه گران
در سال 1290 شمسی  ( 1329 ق ) سنگر اولیه استاد محمد بنا 
که در هریک از این نبردها تعداد زیادی از مردم یزد کشته شده اند . *
 
گسترش شهر به سوی امامزاده جعفر (ع)
مکرر دیده ام که معماران ، شهرسازان ، مورخان و حتی باستانشناسان که خبره ی بازشناسی بافت های قدیمی شهری و روستائی هستند همیشه شهر یزد را یک « شهر مجتمع » ، و ترجیحا" داخل حصار دانسته اند ؛ حال آنکه ظاهرا" شهر یزد پس از حکومت نادرشاه افشار ، و به خصوص از جوانب غرب و جنوب به تدریج از حصار بیرون آمده و با سرعت افزایش جمعیت ( که در زمان زندیان پر جمعیت ترین شهر و بنابر این بزرگترین شهر ایران شده است ) تا اواخر سلطنت فتحعلیشاه قاجار که جنبش بابیگری صدمات جبران ناپذیری بر این شهر وارد ساخته است ؛ به تدریج روستاهای اطراف خود را بلعیده است .
گسترش شهر یزد در دوران زندیان و نیمه اوٌل سلطنت قاجاریان ، صرفنظر از محله های تاجر - اعیان نشین سهل ابن علی - خان و ملا اسماعیل در جنوب و محله صنعتی ( نساجی ) شیخداد در غرب ، بر حسب ارزش و مرغوبیت زمین ، موقعیت تجاری ، که می توانسته است شامل قبرستان امامزاده جعفر هم بشود ، و به خصوص امنیت و دفاع در مقابل تهاجمات بوده است که این امامزاده - قبرستان - میدان نبرد فاقد امکانات دفاعی در مقابل تهاجمات مکرر تیره های غارتگر به شهر یزد ( که فقط بزرگترینشان در برخی از تاریخ ها مذکور افتاده است ) بوده است . ظاهرا" غارتگران محله های یزد بیشتر از سوی جنوب و با عنوان کلی « فارسی » ( آمده از ایالت فارس ) به آن شهر حمله می برده اند :
- بختیاری های ناحیه فراغه که سارقی مشهور در راس آنان به نام خسروخان به همدستی ایلیاتی های قبلا" ساکن در یزد مشهور به « شیرازی » ها ( احتمالا" بابی ) ،یا همراهی گروهی از ایشان که قبلا" در تفت ساکن شده بوده اند ، لابد بدون آنکه حتی مفهوم مشروطه را هم درک کنند مشروطه خواهی را در غارت یزد بهانه قرار داده حتی از سرقت عداوتمندانه سنگ قبر بزرگان و حمل آن به تفت ؟! شهره بوده اند .
- قشقائی های ناحیه اقلید - آباده ، و از آنجمله تیره محزونها که بعدا" ضیغم الدوله قشقائی از  ایشان حاکم یزد شده است ، دهان منتقد حقخواه میرزا محمد فرخی یزدی را دوخته است ، و به پاس آن و سایر قساوت های خود مبلغی بسیار کلان از بیت المال یزد را از مشیر الممالک دریافت و شهر را ترک کرده است .
- عرب های شیبانی ، به ویژه عمله ها ، کوپانی ها ، و سایر عشایر بواتات - سوریان و اطراف آن
- بویر احمدی ها از سمت آباده و اقلید و ابرقو تا به یزد
- بهارلوهای ترک زبان که از شمال داراب و فسا به نواحی یزد وارد می شده اند .
امٌا بیشتر حملات به یزد و غارت این شهر از سوی عرب های شیبانی و به خصوص بختیاری ها و قشقائی های متمرکز در ابرقو و حوالی آن مینماید که با معدودی ابرقوئی و معدودی دیگر از خودشان که قبلا" در تفت یزد ساکن شده بوده اند هماهنگ و همراه شده از سمت جنوب ، یعنی راه سردوراه به کوچه های پشت باغ و هاشمخان و راه کوچه بیوک به کوچه مصلی و مستقیما" قبرستان امامزاده تا میدان شاه ، گاه به بهانه مشروطه خواهی ... ، به یزد حمله کرده خانه های بی دفاع مردم را غارت می کرده اند .
 


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش ، بافت شهری یزد ، نقش دروازه دفاعی ، کارکرد تجاری ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت ، کارکرد (1)
به نقل از میرزا جواد ، بی بی رباب ، میرزا جعفر و میرزاحسن آیت اللهی . ( تحت ویرایش )
حجت الاسلام آقا میرزا محمد جعفر شریف ، پدر حجت الاسلام حاج میرزا علی شریف ( آیت اللهی ) از جمله به این دلیل خانه مسکونی خود را در ضلع شمال شرقی میدان شاه یزد خریده بوده است که گرچه عملا" این خانه در مرز جنوبی شهر یزد قرار گرفته بود ، امٌا به دلیل قبرستان امامزاده جعفر که در آن زمان از شمال به خیابان قیام کنونی ، از شرق به حدود پنجاه متری خانه مشیر الممالک ، از جنوب به نزدیک شاهراه ارتباطی کرمان به اصفهان - کاشان و تهران ( خیابان آیت اللهی کنونی ) ، یا در واقع به کوچه رنگرزی ( در ادامه بازارچه مشیری ) و از غرب به حومه ی جنوبغربی شهر ، شامل بید آباد محدود شده بود و کوچه و پس کوچه چندانی بین آن و کوچه مشیر الممالک ، منتهی به بازارچه ملا اسماعیل وجود نداشت ،  و تا حدودا" سال 1290 شمسی ، میان بر به حوزه علمیه اجدادی خود ، یعنی مدرسه قائمیه ( که امروز به نام مدرسه ملااسماعیل شهرت دارد ) ، و مسجد اعظم یزد ( که امروز بنام مسجد ملااسماعیل شهره است ) برای انجام وظیفه به عنوان ریاست حوزه علمیه مزبور و اقامه نماز جماعت در آن مسجد می رفته است .
اطراف بقعه ی آنروزها کوچک امامزاده جعفر ، در محوطه بسیار وسیعی که « قبرستان امامزاده »  خوانده می شد تتعداد معدودی خانه ساخته بودند که که لابد آنها هم نو  و مثلا" بناشده بین سالهای 1275 و 1290 شمسی بوده اند .
شکل و شمائل شهر یزد در اواخر دوره سلطنت ناصرالدین شاه تقریبا" اینطور بوده است که وقتی قافله ، یا کاروان مال التجاره به این شهر بیرون آمده از دروازه های قدیمی خود می رسیده است مستقیما" وارد یک « بازارچه ورودی شهر » شود ؛ و چه بهتر که در همان محل در کاروانسرائی اتراق کند، و بار اندازی برای تخلیه کالا و بارگیری داشته باشد . جاده ی کرمان به تهران از جنوب قبرستان امامزاده ، یعنی در همین محل کوچه میر قطب و کوچه گودال مصلی (خیابان ایت اللهی ) می گذشته است ؛ و اطراف این جاده را قاعدتا" مراکزی تجاری چون کاروانسراها ، رنگریزی ها ، دباغی ها ، عصاری ها ، روغنگیری ها ، قنادی ها ، و... محل فعالیت خود قرار داده بوده اند .
درهای ورودی به شهر یزد  به ترتیب باراندازها یا لَرد های باجوردی - میرقطب - گودال مصلی - تازیان - حاج یوسف - و میدان شاه بوده اند که عملا" مرز جنوبی شهر یزد در زمان مشروطیت را تشکیل می داده اند . کنار هریک از این لرد ها لااقل یک کاروانسرا ، یک بازارچه ، یک آآهنگری ( نعلچیگری ) و سایر تاسیسات ضروری در رفع نیاز های مسافران رهگذر و تجٌاروجود داشته است .
خانه آقا میرزا محمد جعفر در شمال بازارچه و لرد میدان شاه ( که این لرد در جنوب غربی میدان شاه و تکیه عباسی و در امتداد قبرستان امامزاده بوده است ) قرار داشته است که از آنجا از بازارچه حاج یوسف ( یا بازارچه میدان شاه ) عملا" از شهر خارج شده گوشه شمال غربی قبرستان امامزاده جعفر را طی، به نقطه شمالی محله تازه ساز مشیر الممالک وارد و از آنجا به مسجد و مدرسه می رفته است . محله تازه ساز مشیر الممالک ، در شرق قبرستان امامزاده جعفر ، شامل منزل وی ، « حمام سرخانه » ، کاروانسرا ، بازارچه ، لرد ، و... از اواخر سلطنت ناصر الدین شاه قاجار ، یعنی تخمینا" بین 1275 تا 1285 شمسی ساخته شده است قدمتی آنچنان بیش از این ندارد .
 
ایجاد محلٌه ی حاج یوسف از محله مشیر قدیمی تر است و بیشترمربوط به اوایل تا اواسط سلطنت ناصر الدین شاه قاجار می شود که جاده کرمان به یزد به محل کنونی میدان امیر چقماق ، و از آنجابه جلوی دروازه اصلی شهر باستانی یزد بنام « دروازه مهریز » می رسیده است و با عبور از جائی که هم اکنون بازار خان در آنجا قرار گرفته است ، و لبه جنوبی خندق که « محله لب خندق » در آنجا بنا شده است ، به کاروانسرای پسته ، از سمت چپ به لرد حاج یوسف ، از سمت راست به لرد کیوان ، و......
ساخت و ساز محله لب خندق ، و به ویژه محله حاج یوسف ظاهرا" پس از کشمکش های بابیان با شیعیان دوازده امامی از حوالی 1230 - 1235 شمسی از سمت شمال به جنوب شروع شده است . بنا به شواهد به دست آمده قبرستان بزرگ یزد از همان ضلع جنوب غربی خندق شروع می شده است تا به امامزاده جعفر برسد . .. ، میرعلاء الدین ، از اجداد شریفان ، در همان اواخر دوره صفویان - افغانان با دوره افشاریان در آن محل به خاک سپرده شده است ، و پس از گذشن مدتی در آن محل شروع به خانه سازی شده بخشی از گورستان عمومی که قبر ابوالعلاء الدین در آن قرار داشته است را نیز به تصرف در آورده به صورت منزل مسکونی در آورده اند ؛ با این تفاوت که تصرف کننده محل این قبر که احتمالا" از اعیان و قدرتمندان شهر یزد ، یا وابسته به آنان بوده است بعدا" پشیمان شده ( گفته می شد خواب دیده ) از پستوئی که قبر در آن واقع شده پنجره ای به معبر عمومی برای زیارت  مردم باز کرده است ( که این پنجره تا حدود 1355 - 1357 باز بوده است ) . اعیان از این جهت حدس زده می شود که آن محل ، به دلیل قرار گرفتن بر سرراه تجاری ، قدر و قیمتی افزون داشته بزرگانی چون حافظ الصحه ی بزرگ ، طبیب مشهور یزد در دوره قاجاریان ، ابریشمی ، بزرگترین تاجر نخ ابریشم یزددر آن زمان ، و ... در آنجا منزل گزیده اند .
به این ترتیب ساخت و ساز بر روی بزرگترین قبرستان یزد ، از شمال به جنوب ادامه داشته است تا این که بحث ایجاد نخستین خیابان شرقی - غربی یزد ( که در رژیم سابق خیابان شاه نامیده شده بود و هم اکنون خیابان قیام خوانده می شود ) از یک طرف و هرج و مرج های پس از شهریور 1320 از طرف دیگر برخی از مردم را به فکر خانه سازی در ضلع جنوبی خیابان مزبور ، در ضلع شرقی لرد میدان شاه می اندازد ؛ و طبیعی است که در ابتدا در این تصرف زمین کسانی که از قدرت بیشتری برخوردار بوده اند ، مثل چند لوطی و... موفق تر بوده اند . البته این تصرف اکثرا" به صورتی مشروع صورت گرفته در همان بخش گقته شده در جوار زورخانه ، منزل اشخاص با منزلتی چون مرحوم ساویز بنا شده است ... و بعدا" ساخت و ساز به قسمت شرقی که نامرغوب تر بوده است کشیده شده است ؛ نا مرغوبتر از این لحاظ که شهر یزد اصولا" از نظر جغرافیای شهری بر روی تپه ماهورهای نسبتا" شنی بناشده و توسعه یا فته است و در چنین بلندیهائی علاوه بر مشکل بیشتر دسترسی به آب بیشتر در معرض بادهای گرم و خشک تابستانی و سرد و سوزناک زمستانی بوده اند . نزدیک بودن به « جوب امامزاده » که نقش « مرده شویخانه » ( غسالخانه ) را ایفاء می کرده است نیز مزید بر علت بوده است . اتفاقا" شاید همین مسائل سبب شده بوده اند که این بخش از قبرستان ، یعنی بخش تپه ای شمال شرقی بقعه آنروزی امامزاده جعفر ( که چون این امامزاده را واجب التعظیم نمی شناخته اند بسیار بسیار کوچکتر از بقعه کنونی بوده است ) مطمع نظر میرزا فتح الله خان مشیر الممالک و اطرافیان وی قرار نگیرد . 
 


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش شهری یزد ، بافت تاریخی یزد ، شهر دفاعی ، فقیر نشینی ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
معماری سنٌتی خشت خام در شهر تاریخ جهان ، یزد و حفظ بافت تاریخی به مثابه میراث فرهنگی جهان (4)
 
ساختن گِلِ بنٌائی
در معماری مردمی یزد تجاربی وجود دارد که چون به موقع خودیادداشت ، مورد بررسی و تائید قرار نگرفته اند نمی توان به فعالیت های ناشی از آنها « علمی » گفت ؛ امٌا در اکثر قریب به اتفاق موارد ، به خصوص در موارد شناخت ، اصلاح و کاربر خاک در بنائی ، کم و بیش با تجارب جهانی برابری می کند .
انتخاب خاک مورد استفاده در ساختمان سازی و اصلاح آن به منظور کاربر بهتر برعهده ی معماران و بنٌایان مجرب محلی است که به موقع خود ، و در ارتباط با هر بخش از ساختمان سازی ذکر خواهد شد . امٌا به طور کلٌی اصلاح خاک در وهله ی اوٌل ، و صرفنظر از سرندکردن ( به یزدی : غربال کردن ) و نخاله گیری ، نه اصلاح درترکیب اصولی مواد جامد خاک ، بلکه اصلاح در میزان آب و گازهای آن است که گازها خود غالبا" تابع میزان آب هستند و فعل و انفعال خاک و آب از اینجا است که طی دو عمل مکمل صورت می گیرد :
گِل خَش کردن
خَش کردن یا ورزدادن مخلوط آب و خاک به منظور به قوام آوردن و افزودن بر استحکام و دوام آن پس از کاربرد در ساختمان ، که ابتدا با لگد کردن به مقدار کافی و شاید ساعت ها شروع می شده است . معمولا" چنین کاری ساده ، امٌا نسبتا" سخت و مداوم را به کارگری ، یا کارگرانی ،  ساده و غیر ماهر امٌا قدرتمند ( در یزد ، در دهه های 1340 و 1350 ، کارگران غیر ماهر بنٌائی که اکثر قریب به اتفاق آنان از روستاهای منطقه به منظور کار به شهر می آمدند را « فعله » می نامیدند ) می سپردند که این کارگران غیر ماهر و به اصطلاح بیسواد و فقط دارای قدرت بدنی با ورمالیدن پاچه های پیژامای خود به این کار می پرداختند و اصطلاح « پاچه ورمالیده » از اینجا ناشی شده است .
خواباندن
خواباندن یا گذاشتن گلِ خش شده به مدتی چند ساعته ، و اکثرا" مدتی دو سه روزه به منظور جذب کامل آب ( و عملا" فعل و انفعالات گازی درونی ) و دو باره و گاه چندباره خش کردن آن ؛ تا به طور کامل ورز بیاید .
در حوالی سال 1340 شمسی گفته می شد که برخی از اعیان ثروتمند شهر یزد حتی برای کفراژ ، یا به اصطلاح یزدی و به سبک گِلکاری یزدی ، برای چَرس ریزی و به خصوص خشت زنی ، و با کیفیتی بهتر برای ملاط گذاری ، از همین گِل استفاده می کرده اند .؛ امٌا کاربرد این گِل در کفراژ ، یا زیر بنا سازی ، و به اصطلاح خود یزدی ها « پی گذاری » به تنهائی نبوده است ؛ گاه به آن آهک اضافه می کرده اند ، در مواردی با کاه مخلوط می کرده اند ، یکی از افزودنی ها به آن ریگ و دیگری گچ بوده است که در این مقوله اصلاح ترکیب خاک ، در بخش مواد جامد آن ، صورتی حقیقی به خود میگیرد و از پالایش آن که تقریبا" در هرحال وجود داشته است فراتر رفته و می رود .  
 

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : سه شنبه 10 دی 1392
معماری سنٌتی خشت خام در شهر تاریخ جهان ، یزد و حفظ بافت تاریخی به مثابه میراث فرهنگی جهان (3)
ترکیبات خاک شهر یزد
 
خاک شهر یزد نیز چون خاک هر سزمین دیگری قبل از هر چیز و به طور کلی از مواد معدنی و آلی ریز دانه در سه بخش اصلی تشکیل شده است ؛ که چون در فرایند ساخت و ساز ، دوام تاریخی ، نگهداری ملکی ، حفاظت به عنوان میراث فرهنگی ، و توسعه و تخول معماری و ساختمان سازی با خشت و گل نقشی اساسی ایفاء می کنند اشاراتی به آن سه می نمائیم : مواد جامد - مواد مایع - مواد گازی .
بخش سخت یا جامد این خاک متشکل است از :
قلوه سنگ های کوچکی که معمولا" اندازه هایشان را به سانتیمتر بیان می کنند ؛ و چون شهر یزد در فاصله ای بسیار زیاد از کوههای مجاور قرار گرفته و کمتر دارای زمین هائی آبرفتی شامل قلوه سنگ های حاصل سیل و نظایر آن است سهم آنان ، به نفع استحکام گل و خشت ، در خاک یزد اندک مینماید .
شن هائی توسی رنگ به ابعاد 5 تا 20 میلیمتر
ریگ هائی به ابعاد کمتر از یک میلیمتر تا پنج میلیمتر
سیلت هائی به ابعاد دو میکرو متر تا شش دهم میلیمتر
خاک رس که کاملا" زردرنگ است ؛ و یزدیها به دلیل اینکه فاقد باروری در کشاورزی است به آن خاک نر می کویند و سهم مناسب آن در خشت و گل را سبب استحکام بیش و بیشتر آنها می شمارند .
اکسید های فلزات که غالبا" رنگی هستند و اندازه هائی کمتر از دو میکرومتر دارند .
البته این شش قلم در عمل به جای آنکه صورت دانه را داشته باشند به صورت پلاکی جلوه گر شده اند .
بخش مایعی یا مرطوب خاک طبیعتا" حاصل آب درونی یا رطوبت خاک است که هرچه بیشتر و بادوام تر در خاک بوده باشد آن را زنده تر و قابل استفاده می کند ؛ و از جمله مشخصات خاکی که در محل « گِلِ مرده » خوانده می شود فقدان یا تقریبا" فقدان آب در آن است .
بخش گازی خاک از ازت ، اکشیژن ، گاز کربنیک و سایر گازهای درونی آن تشکیل می شود .
از اینجا است که خاکشناسی ، شناخت ترکیبات خاک محلی ، و شناخت خاکی که مناسب ساختِ گِل ، گِلکاری ، خشت زنی ، و... باشد اهمیت می یابد ؛ و این شناخت ، گرچه به صورتی ناقص ، امٌا به هرحال در معماری مردمی و سنٌتی شهر یزد وجود داشته است که به آن اشاره خواهیم داشت .    
 

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : یک شنبه 8 دی 1392
معماری سنٌتی خشت خام در شهر تاریخ جهان ، یزد و حفظ بافت تاریخی به مثابه میراث فرهنگی جهان (2)
معماری سنٌتی خشت خام در شهر تاریخ جهان ، یزد
و حفظ بافت تاریخی به مثابه میراث فرهنگی جهان (2)
 
فناوری هایِ ساختمانیِ کاربرد گِل و خشت خام به عنوان مسالح ساختمانی در بنٌائی های سنٌتی یزد که به دلیل مبنا بودن گِل اصولا" کار بنٌائی را گِلکاری ، و بنٌا را گِلکار ، می نامیده اند ؛ و احتمالا" هنوز هم به همین عنوان می نامند ، عبارت اند از :
- چینه گذاری
- کاهگل سازی
- خشت زنی ( به لهجه ی محلی : خشت مالی )
- خشت کاری ( خشت کار گذاشتن )
- و فعالیت ها ی دیگری که دارای اهمیت نسبتا" کمتری می نمایند ؛ مانند پر کردن درز و شکافهای گوناگون و از آنجمله درز و شکاف های موجود بین تیر ها و شاخه هائی که با آنها سقف را می پوشانند ، کاهگل و اندود کردن پشت بام و دیوارهای جانبی ساختمان ، مخلوط کردن گل با گلاره نجاری به جای کاه و آن نیز به منظور استحکام بیشتر ، مخلوط کردن گل با سایر مواد گیاهی مثل گیاهی وحشی که در اطراف نجف آباد یزد ( مزرعه آخوند ) وجود داشته است و وجود دارد ، مخلوط کردن گِل با موی بز ، و... نهایتا" مخلوط کردن گل با سفیده تخم مرغ که این مورد تا حدودی افسانه سازی می نماید .
خاک شناسی
امٌا قبل از هرچیز موضوع شناخت خاک ، شناخت خاک مناسب برای بنٌائی - کاهگلکاری و به خصوص خشت زدن و نظایر آنها مطرح است ؛ به اضافه ی مکان جغرافیائی وجود چنین خاک هائی در نزدیکی ساختمان ؛ و امثال آنها که معمولا" به دوطریق صورت می گیرد :
- شناخت سطحی و عوامانه  یا سنٌتی از خاک
- شناخت علمی از خاک یا خاکشناسی
در کشورهای پیشرفته صنعتی و معتقد به « علوم جدید - حقیقی » و غیر « سنٌتی - توهمی » مؤسسات خاکشناسی با کارشناسانی متخصص و مجرب ، خاک ِ منطقه به منطقه ی جغرافیائی متفاوت از نظر خاک را بررسی و کاربردهای هریک را در حوزه ی آمایش سرزمین تعیین می کنند (1) ؛ که از این لحاظ خاک مناسب برای خشت زدن ، کاهگل کردن ، اندود کردن ، و... نیز شناخته می شوند؛ حتی انجمن هائی از مشتاقان خدمتگزاری در این امر در چهارچوب « سمن » ها یا نظایر آن ها تشکیل می شود که علاوه بر خاکشناسان ، مصرف کنندگان خاک نیز در آن عضویت می یابند ؛ چون :
- معماران
- بنٌایان
- کوره داران
- کوزه گران
- صاحبان صنایع سرامیک و چینی 
- و...
... و به طور کلٌی تمام کسانی که در فعالیت های خود با خاک محلی سروکار دارند . امٌا در شهریزد به عنوان « بزرگترین بافت شهری خشتی و گلی جهان » یا چنین مؤسسات و مجامعی وجود نداشته اند (2) و یا اگر وجود داشته اند از متخصصان و مشتاقان حقیقی و ذینفع ترقیخواه تشکیل نشده اند .
 
(1) در تمام ایران مسئله ی خاک شناسی مطرح است ، و با وجود این ضرورت مثلا" مشاهده می کنیم که یک تحصیلکرده درجه چندم رشته خاک شناسی در حدود نیم قرن قبل از این خود را نه تنها متخصص عالیرتبه و زبده ی خاکشناسی در سطح جهان معرفی می کند ؛ حتی به سایر امور مربوطه هم می پردازد ، و به طورکلٌی در بسیاری از امور « موقعیت تبلیغاتی » افراد جای مقام و موقعیت علمی و حقیقی دیگران را می گیرد و از همان بدو امر و توسط فرصت طلبان غیر متخصص و فرصت طلب جلوی ترقی و توسعه لازم و حتی ضروری در بسیاری از امور سد می شود .
(2) گویا طی چند روز ابتدائی دی 1392 جنبش هائی در این امر صورت گرفته است . نگاه کنید به :
 برگزاری نشست هم‌اندیشی حامیان بزرگ‌ترین بافت خشتی زنده جهان در یزد
http://www.yazdfarda.com/news/1392/10/81379.html
دکتر هادی ندیمی: معامله ما با بافت‌های تاریخی از بنیاد، غلط است. نگاه غربی هم نباید باشد.
http://www.yazdfarda.com/news/1392/10/81378.html
 

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : یک شنبه 8 دی 1392
معماری سنٌتی خشت خام در شهر تاریخ جهان ، یزد و حفظ بافت تاریخی به مثابه میراث فرهنگی جهان
 

در بررسی شهرهائی تاریخی از ایران ، چون شهر یزد که « شهر تاریخ جهان » نیز نامیده شده است ، چه از نظر معماری ، چه از نظر شهرسازی ، و چه نهایتا" در شناخت ، « حفظ و توسعه ی بافت شهری » آنهابه عنوان « میراٍ ث فرهنگی » شاید ده ها سال از بسیاری از کشورهای جهان عقب مانده باشیم ؛ و این عقب ماندگی نه تنها نسبت به کشورهای پیشرفته صنعتی ، بلکه نسبت به کشورهائی مجموعا" کمتر توسعه یافته تر از ما ، و چه بسا به اصطلاح عقب مانده ، نظیر افغانستان ، نیز هست که چون وضوحا" نه مستعمره ، بلکه تحت الحمایه کشورهای پیشرفته هستند ، میدان مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی بومی و سنٌتی آنان قرار گرفته از این نظر از به اصطلاح « خیرِ » « عد و » بهره مند گردیده اند .

تقریبا" تمامی شهرهای ما کم و بیش از« خشت خام » ، یا در واقع « گِلِ نپخته » ساخته شده اند ؛ گِلی که با کمترین تغییر ممکن به عنوان  مصالح ساختمانی  به کار گرفته شده است . اگر خشت خام را نماینده ی تمام اشکالِ گل نپخته فرض کنیم ، که تا کنون همیشه چنین فرضی داشته ایم ، در معماری خشت و گل ، خشت خام در برابر خشت پخته یا آجر قرار می گیرد .

خشت و آجر ، شاید به همراهی سنگ لاشه ، مهم ترین « مصالح ساختمانی معماری بومی – مردمی و سنٌتی » ما را تشکیل می داده اند ؛ و با این وجود در مکاتب معماری خشت و گل جهان نه تنها جایگاه شایسته خود را نیافته اند ؛ بلکه سهمی بسیار کم تر از حق جهانی خود داشته حتی در اصطلاحات و تعاریف و امثال آنها با اسامی یی محلی مواجه می شویم که محل ساخت و ساز خشتی – گِلی آنان اهمیتی حتی به یک چندم اهمیت معماری خشت خام ، و آجر ، در ایران نداشته اند .

احتمالا" :

به جای این که مطالعه کرده مفاخر معماری و شهرسازی خود را مستند کنیم به شعار دهی ، و گاه حتی پرخاش به رقبا ! ، اکتفا کرده ایم .

به جای این که متوجه رقابت جهانی و در واقع بیرونی و بین المللی باشیم به رقابت درونی ، و مثلا" اینکه آیا در حقیقت نارین قلعه میبد قدیمی تر است یا ارگ بم ؟ پرداخته ایم .

... و در چنین به اصطلاح دغدغه هائی هم به جای مطالعه حقیقی – منطقی و علمی ، به رگ های حجت پناه برده سیاست و قدرت را اصل قرار داده ایم .   



:: برچسب‌ها: معماری سنتی خشت خام ، یزد شهر تاریخ جهان ، حفظ بافت کهن چون یک ، میراث فرهنگی ، ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : جمعه 6 دی 1392