جاده اي باستاني از يزد به سوي غرب
جاده باستاني يزد - اصفهان
شبكه خبر صدا و سيما خبري داشت به اين مضمون كه مسير باستاني يزد - اصفهان به ثبت ملي رسيده است ٫ و در سايت منشاء خبر نوشته بود كه : مسير مزبور « از اصفهان شروع شده و از محدوده بخش بن رود اصفهان عبور و در محدوده باتلاق گاوخوني وارد منطقه ندوشن استان مي شود و با عبور از اين منطقه به شهر يزد مي رسد ».
مبارك است و مسلما" جاي تقدير و تشكر دارد . به قول استادان جهاني سيستم هاي اطلاع رساني و مطبوعات ٬ پشت هر خبري ممكن است يك هفته ٬ يك ماه ٬ يك سال ٬ يا دهها سال كار و تلاش و به اصطلاح امروزي « همت مضاعف » نهفته باشد . خسته نباشند .
ولي ٬ اگر اجازه بفرمايند ٬ دو اظهار نظر :
۱ - در ايران كنوني لفظ باستاني را موقعي به كار ميبريم كه مربوط به تاريخ و باستان شناسي دوران قبل از اسلام باشد و در محافل علمي جهاني نيز بنا به قواعد متداول علم تاريخ به « آنتيكيتي » ترجمه شود .
۲ - لفظ « مسير » نيز موقعي به كار برده مي شود كه جاده مشخص و ممتدي نيافته باشند . حال آنكه اگر جاده يا لااقل بخشي از آن مشهود نباشد مورد مطالعه باستان شناسي ٬ كه اصولا" مبتني بر ابژه ها يا عيني ها است ٬ قرار نمي گيرد . ما امروز و در ادبيات باستان شناسي جاده ها حتي به جاده هاي مالرو و فراتر از آن جاده هاي بز رو اشاره مي كنيم .
و اما جاده باستاني يزد - اصفهان وجود داشته است ٫ و هنوز هم بخش غالب جاده يزد به اصفهان بر همان جاده باستاني مطابقت مي نمايد .
آنطور كه مك ايودي و نويسندگان بورداس نقشه داده اند ٬ آريائي ها و مشخصا" كياني ها و به صورتي بازهم مشخص تر مادها و ساگارتي ها ٬ در حوالي دو هزار و پانصد سال قبل از ميلاد يعني چيزي قريب ۴۷۰۰ سال قبل به ايران آمده اند و مشخص است كه وقتي قومي اينچنين كثير به محل غريبي مهاجرت مي كند ٬ با احتمال بازگشت به مبداء خود ٬ راهي مي يابد يا مي سازد و لااقل نشانه گذاري مي كند . راه خراسان به فارس در ناحيه يزد ، از طريق بردسكن - عشق آباد - كوه شتري - كوه خونزا - يزد - ابركوه - و... احتمالا" همان راه اصلي مهاجرت آريائي هاي كياني - ماد و شايد ساگارتي به ايران است و به اين ترتيب مادها ابتدا به منطقه توس - يزد و اصفهان رفته اند و گروهي در اين بخش باقي مانده اند كه ماد شرقي ناميده مي شوند و بقيه كه بعدا" ماد غربي ناميده شده اند به همدان و اطراف آن رفته اولين پادشاهي مستقل ايران را تشكيل داده اند . آيا راه اصلي يا لااقل يكي از بزرگترين راههاي اصلي ايران در دوران باستان و آنهم در حدود ۴۷۰۰ سال قبل همين راه يزد به اصفهان نيست ؟
جاده كنوني يزد به اصفهان به شواهد و قرائني متعدد به جاي آن كه جاده اي مالرو و ايلرو و منحصر به كوچ ٬ از جمله كوج هاي فصلي ييلاق - قشلاق ٬ باشد قاعدتا" جاده اي ابتدا سوق الجيشي و آنگاه بازرگاني بوده است ٫ و تشكل و تكامل اين نقش مي تواند به ۵۰۰۰ سال قبل باز گردد . فراموش نكنيم كه آريائي ها براي سكونتگاه هاي جديد خود در فلات ايران مناطق آبادتر و داراي امكاناتي قبلي را در نظر مي گرفته اند كه قاعدتا" توس - يزد و اصفهان از آنجمله اند و ساكنانشان كه لابد سابقه چند هزار سال زندگي در آنجا را داشته اند به كوهها يا مناطقي دور دست تر متواري شده اند و چه بسا ساگارتياني كه از ميمند تا كرمان و يزد حكومت مي كرده اند از همان ايرانيان قبل از آريائي يا مختلط و متحد با آنها بوده باشند .
ساگارتيان يا هرگروه ديگري از ساكنان منطقه كرمان - يزد - اصفهان قبل از ورود آريائي ها فاقد تمدن نبوده اند ٬ و چه بسا قدرتي كم تر اما تمدني فراتر از آريائيهاي غالب داشته اند و همين فرض است كه بر اهميت جاده كرمان - يزد اصفهان به عنوان جاده ادويه مي افزايد .
مورخين اروپائي جاده ادويه پنجهزار سال قبل از اين را از هند به درياي بلوچستان - خليج فارس - بصره - كوفه - حلب - اروپا ترسيم كرده اند كه اين امر احتمالا" به دليل ذهنيتي است كه آنان از خطرناك تر بودن راههاي كويري نسبت به راههاي دريائي داشته اند ٫ حال آنكه اين راه دريائي نه تنها در مقاطعي از تاريخ ، بلكه اصولا" دشوارتر و خطرناك تر از راههاي زميني منطقه مي نمايد و همين كه حدود ۲۴۰۰ سال قبل از اين اسكندر از اين راه به ايران باز گشته است ٬ كه اين خود كاملا" مسلم نيست ٬ چگونه مي توان گفت كه تجار هندي نيز نا مجهز به سپاه و با كم ترين امكانات از راههاي دريائي براي صادرات اجناس خود استفاده مي كرده اند ؟
به ضرس قاطع جاده اصلي ادويه هند به خاور نزديك - شمال آفريقا و جنوب غربي اروپا از كرمان - يزد - اصفهان - همدان - حلب مي گذشته است و بعدها اين مسير حمل ادويه به ايفاي نقش جاده چين - مرو - طبس - يزد - اصفهان - همدان - حلب به عنوان جاده اي فرعي در مجموعه جاده ابريشم ٬ كه بخش اصلي آن معمولا" از چين - مرو - ري - همدان حلب .... بوده است نيز پرداخته است . اما اوج رونق جاده باستاني يزد - اصفهان را شايد بتوان به زمان حكومت ساگارتيان در اين منطقه نسبت داد .
از نظر نژادي - تاريخي ٬ يزدي هاي ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال قبل مختلطي بوده اند از بازماندگان خاندان كياني در شمال و شرق ناحيه كنوني يزد ٬ گروه هائي از ماد ها ياهمان مادهاي شرقي در غرب يزد ٬ گروههائي بسيار كوچك تر از پارس ها در كوههاي جنوب غربي و جنوب ٬ و ساگارتيان كه گويا بيشتر متمركز در كوههاي جنوب غربي يزد كنوني بوده ضمنا" حكومت ناحيه را نيز در دست داشته اند .
آنچه اين چهار گروه را به هم مي پيوسته است قاعدتا" منافعي طبيعي است كه در مقابل لشكر كشي هاي بالقوه يا بالفعل پارسيان به خطر مي افتاده است و از اينجا است كه به احتمال قريب به يقين اتحاد اين اقوام تحت رهبري سردار - پادشاهي بنام وهي يزداته مي رسيم . وهي يزداته ( ۱ ) كه حامي بزرگ كشاورزان و به تعبير امروزي اقشار آسيب پذير جامعه به شمار مي رفته است وچون بسياري ديگر از بزرگان آن روز ٬ داريوش را غاصب سلطنت مي دانسته است به مخالفت با وي برخاسته است و نظر اكثريت بزرگان كشور را نيز به خود جلب نموده است . اما نهايتا" در تابستان ۵۳۱ قبل از ميلاد از لشگر داريوش شكست خورد ه به هزيمت رفته است .
به اين ترتيب حدود ۲۶۰۰ سال قبل ٬ ناحيه يزد محل زندگي و ييلاق و قشلاق گروه هائي متفاوت و به خصوص منطقه اي سوق الجيشي بوده است كه دو شاهراه اصلي داشته است : شاهراهي شمالي - جنوبي كه همين جاده كنوني طبس به ابرقو باشد ٬ و به جا و به موقع خود خواهيم گفت كه احتمالا" ده هزار سال يا بيش از آن قدمت دارد ٫ و جاده اي شرقي - غربي كه همين جاده ميمند و انار و زرند به يزد و اردكان و عقدا تا اصفهان باشد و قدمتش لااقل به سه هزار سال مي رسد .
مسير جاده يزد به اصفهان ٬ به خصوص در حوالي شهر يزد اندك تفاوت هائي يافته است كه كه از آنجمله به نظر مي رسد محل قديم ترين جاده در جنوب جنگل و شمال درياچه يا مرداب ٬ تقريبا" در شمال شهر كنوني يزد و احتمالا" همين كوچه كنوني مسجد چهل محراب بوده باشد . اين جاده در غرب شهر يزد به اردكان مي رسد كه اصولا" لفظي از زبان مادها است و بعدا" به عقدا كه از نظر زبان شناسي تاريخي باز هم قديم تر مي نمايد و ....
مسلما" نويسنده از تذكرات باستان شناسان ٬ تاريخدانان ٬ و ساير صاحبنظران استقبال نموده صرفنظر از اين كه چه نظري داشته باشند ٬ همين كه نظر خود را ارائه مي فرمايند كمال تشكر را دارد .
( ۱ ) درباره وهي يزداته نيز نگاه كنيد به مقاله تفصيلي سخنراني نگارنده در : عليرضا آيت اللهي . « ميمند ٬ شهر موزه جهان » در « مجموعه مقالات همايش ميمند ماهان انار ». نشر مركز كرمان شناسي . ۱۳۸۷